شهید محمد علی شهبازی
نام پدر : مسیح
تاریخ تولد : ۱۳۴۱/۱/۱۲
تاریخ شهادت ۱۳۶۲/۱۲/۲۲
محل تولد : گناوه
محل شهادت : شرق دجله – عملیات خیبر
آرامگاه : گناوه
______________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
زندگی نامه شهید
شهید محمد علی شهبازی فرزند مسیح در سال ۱۳۴۱ در یک خانوده مذهبی و مستضعف در روستای گاوسفید از توابع بخش ریگ شهرستان گناوه دیده به جهان گشود . دوران کودکی را همچون برادران بزرگتر در لوای تربیت دینی پدر و مادر مومن خود پشت سر گذاشته و پا به عرصه تحصیل و درس گذاشت . در این دوران به دلیل فقر خانواده ، در کنار اشتغال به تحصیل به شغل کارگری پرداخته و درآمد حاصل از آن را صرف مخارج مدرسه می نمود. شهید در دوران دبیرستان جهت ادامه تحصیل به شهر گناوه مراجعت و در آنجا به ادامه تحصیل پرداخت. شهید در این دوران از فعالیتهای مذهبی و دینی غافل نبوده و در روزهای پنجشنبه و جمعه با مراجعت به روستا اقدام به برگزاری کلاسهای مذهبی و برگزاری نماز جماعت در سطح روستا می نمود.
شهید همچنین در این دوران و با آغاز مبارزات و فعالیتهای انقلابی مردم شهرستان گناوه در راستای سرنگونی رژیم شاهنشاهی، در کنار سایر جوانان انقلابی شهرستان فعالیتهای مذهبی و مبارزات انقلابی خود را شدت بخشید . پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان گناوه در آمده و در سال ۱۳۶۲ زندگی مشترک خود را در روستا آغاز نمود . از ویژگیهای خاص شهید اهتمام جدی به عبادات و فعالیتهای دینی مذهبی بود .
ایشان در تبلیغ و ترویج مسایل دینی و مذهبی بسیار فعال بود به گونه ای که در روستا به شیخ معروف شده بود. شهید به اهالی روستا اعم از نوجوان تا بزرگسال احکام نماز یاد داده و پس از نمازخواندن به آنان شیرینی هدیه می کرد . از دیگر ویژگیهای شخصیتی شهید روزه گرفتن در ماه هایی غیر از ماه مبارک رمضان بود .
شهید در دوران جنگ تحمیلی در جبهه های حق علیه باطل حضور یافته و در آنجا به عنوان پزشکیار به رزمندگان مجروح خدمت می کرد . سرانجام در سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در جبهه طلائیه و در منطقه مجنون هنگامی که با آمبولانس در حال حرکت بود مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نایل گردید . پیکر پاکش پس از مراجعت به شهر گناوه در گلزارشهدای شهر در جوار همرزمانش به خاک سپرده شد.
روحش شاد یادش گرامی باد.
______________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
وصیتنامه
بسم رب الشهداء و الصدیقین
«ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه» « بدرستی که خدا خرید از مؤمنین جان و مالشان را و در عوض به ایشان بهشت را ارزانی داشت .» «لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون » « و آن کسی را که در راه خدا کشته شد مرده نپندارید بلکه او زنده ابدی است و لیکن همه شما این حقیقت را در نخواهید یافت . » این حقیر وصیت نامه خود را با نام الله و با سلام به پیشگاه امام زمان (عج) و نائبش امام خمینی و درود به روان پاک شهداء و سلام محضر مبارک خانوادههای محترم شهداء و مفقودین و سلام خدمت معلولین و جانبازان و مجروحین انقلاب اسلامی و خانواده آنها و سلام خدمت اسرا و سلام خدمت امت حزب الله و پیروان ولایت فقیه و خانواده و فامیل خود آغاز میکنم .
من به حدی نیستم که بتوانم در مقابل شما پیروان مکتب توحید و ولایت فقیه سخنی گویم ولی بنا به وظیفه شرعی که به عهده دارم چند نکته مهم را خدمت شما عزیزان امیدان اسلام و انقلاب اسلامی و امام عزیزمان به عرض میرسانم . نکته اول اینکه برادران عزیز و خواهران محترمه سعیکنید بیش از پیش به الله و اسلام و پیامبر اسلام و ائمه معصومین آشنا شوید و آنرا بیشتر مطالعه کنید و معنی آن را خوب بخوانید و برای دیگران نیز بیانکنید
زندگی ائمه معصومین را مطالعه کنید تا آنها را بشناسید و به روش زیستن آنها آشنا شوید و تنها راه شناخت خدا آشنایی بیش از پیش با قرآن ، نهج البلاغه و کتب احادیث معتبرهای که از معصومین به جای مانده و به ما رسیده است میباشد . خوب توجه کنید اگر ما توانستیم به قرآن ، نهج البلاغه و کتب و احادیثی که از معصومین به ما رسیده آشنا شویم و به کار بندیم و روش زندگی معصومین را در پیش گیریم میتوانیم به الله که همانا معبود و معشوق و هدف ما است دست یابیم
و این را بدانید که تنها در سایه ولایت فقیه میتوانید به هدف اصلی که رسیدن به لقاء الله است دست یابیم و اگر ما ائمه را نشناسیم و از این دنیا برویم نسبت به آنان ظلم روا داشتهایم و به غیر از این نمیتوان خدا را شناخت و در سایه شناخت است که انسان به کمال میرسد همچمون شعر معروف خواجه عبدالله انصاری از کتاب مناجات : آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیـال و خانمان را چه کند دیوانـه کنی هـر دو جهانـش بخشــی دیوانه تو هـر دو جهان را چه کند .
والسلام علیکم . محمد علی شهبازی
___________________________________________________________________________________
وصیتنامه ۲
مورخه : ۱۳۶۱/۹/۱۳
بسم رب الشهداء و الصدیقین
« و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء و عند ربهم یرزقون » « آنهاییکه در راه خدا کشته میشوند مرده نپندارید بلکه آنها زنده همیشه جاویدند و نزد خدای خود روزی میگیرند » (قرآن کریم)
یک وصیتنامه دیگر نوشتهام که در دفتر کلاسورم در سپاه میباشد و حال چند کلمهای به خانوادهام و پدر و مادر و همگی و برادرانم عرض میکنم . یکی اینکه همیشه صد در صد پیرو و مطیع اوامر ولایت فقیه باشید ولاغیر ، (مطیع امر مولا باشید) و مسئله تقلید را در عمل بیانکنید نه مثل سابق که فقط بگویید تقلید دارم بلکه صد در صد به همه آنچه که در مسئله مرجع تقلید نوشته است عملکنید . همیشه مواظب منافقین کور دل باشید چرا که منافق هر روز و زمانی به یک شکل ظاهر شده و میشود و فقط آن را به یک گروه و یا سازمان خاتمه ندهید
و در مسائل تنها اسلام و قرآن و اوامر ولایت فقیه که برداشتی از اسلام و قرآن است بین شما حاکم باشد و مسئله خویشاوندی و دوستی را کنار بگذارید و به فرموده امام عزیزمان این ابرمرد تاریخ نائب امام خمینی مدظله العالی ، اگر تمام جهان یک طرف با تو دشمن شوند و تو تنها بمانی تسلیم حق باش و اگر کوه بلرزد تو از جا تکان نخور .
و همچنین چند کلمه با مسئولین که شما خادم مردم هستید و دارید از مردم حقوق می گیرید برای رضای خدا که شده اگر نمیتوانید کمبودهای مردم را برطرف کنید لااقل با زبانی خوش و اخلاق اسلامی برخورد کنید سخنی کوتاه با دشمنان اسلام که ای کوردلان روباه صفت تا کی حقیقت را نمیپذیرید عجلهکنید که دیر میشود و امت اسلام شما را نخواهد بخشید .سخنی با برادران و خواهران بزرگوار انجمن های اسلامی دانشآموز که در حد توان درس بخوانید و انجمن را فعال و فعالتر نمائید و سعی کنید ان شاءالله اتحادیه انجمن های اسلامی را براه اندازید و مدارس را به فیضیه مبدل نمائید . ا نشاءالله .
در ضمن مجلس خبرگان را فراموش نکنید که تکلیف شرعی است و خون شهدا را همیشه در ذهن داشته باشید و تفکرکنید که چرا شهدا این راه را انتخاب کردند و چه میخواستند و حال چه انتظاری از شما دارند و بدانید که آگاهانه این راه را رفتند و در پایان از خداوند میخواهم به این حقیر آرزوی دیرینهام یعنی شهادت فی سبیل الله را عنایت فرماید . از کلیه برادران دانش آموز بخصوص انجمن اسلامی مدارس و برادران سپاه و بسیج و قومها و خویشان و همه آنهایی که به نحوی با هم برخورد داشتهایم تقاضا دارم این بنده حقیر الحقیر خدا را اگر خلافی سرزده یا به نحوی شماها را اذیت کردهام ببخشید
بخصوص خانوادهام و پدر و مادرم و برادران و همنشینهایم ، که جز دردسر چیزی برای شما نبودم و توفیق جبران زحمات شما را حاصل نکردم . ان شاءالله خداوند به همه شما اجری جمیل و صبری اجیل عطا فرماید و شهدای انقلاب اسلامی را با شهدای صدر اسلام و کربلا محشور فرماید . خداوند امام امت را تا انقلاب مهدی حفظ و پیروز بگرداند و سپاه اسلام را هر روز از روز قبل پیروزتر و دشمنان اسلام را هر روز خوارتر و زبونتر و ظهور امام زمان را نزدیکتر بگرداند .
(در ضمن کلید اتحادیه در چمدانم منزل می باشد و صندلی ما و کمد و وسائل موجود در کمد در آموزش و پرورش و دو میز و چند صندلی در بالای مسجد جامع و اساسنامه جنب مهدی معتمدی میباشد و ۴ فتوکپی کل آن و ۱۵ فتوکپی اساسنامه انجمن اسلامی جنب ایشان است از پارسال تا بحال و یک فتوکپی در کلاسورم در سپاه میباشد .)
مبادا از خون شهداء غافل شوید چرا که آنها ناظر اعمال شمایند .
بنده حقیر خدا محمد علی شهبازی ساعت ۴۷ : ۹
___________________________________________________________________________________
وصیتنامه ۳
مورخ ۶۲/۸/۲۱
برادران و خواهران سعیکنید خدا را بشناسید و عاشقش شوید که در سایه عاشقی میتوان به معبود رسید . زیرا فرد عاشق خستگی ناپذیر سرا پای وجودش را فدای معشوق میکند . حدیث قدسی را مطالعهکنید . سعیکنید به نمازهایتان اهمیت دهید و با حال به پا دارید و حدالامکان مساجد را پرکنید و جماعت را به پای دارید . رزمندگان جان خود را فدا میکنند شما لااقل اگر نمیتوانید جبهه بیایید مساجد را پرکنید . چرا که مساجد است که پشتیبان و قوت رزمندگان است نماز جمعه را باشکوهتر برگزار کنید و به تشییع جنازه شهداء اهمیت بیشتری بدهید . در مراسمها بیشتر شرکت نمایید .
امام را دعا کنید و از امام و ولایت امر اطاعت کنید و او را رها نکنید . وحدت کلمه را حفظ کنید چرا که اطاعت از رهبری امام و وحدت کلمه ضامن پیروزی است و نکته دوم اینکه در مراسم فاتحه شهدا قرآن را با معنی بخوانید و سخنرانی کنید . از معاد ، مسائل سیاسی اجتماعی روز و از این مراسم بهره برداری مثبت کنید . نه اینکه لباس سیاه بپوشید و فقط به صرف چای و دود و قرائت عربی قرآن که بیشتر مردم معنی آنرا نمیدانند اکتفا شود . بلکه خوشحال و شادمان باشید که یکی از همدینان شما به هدفش رسید و پیروز شده است
و یک آیه از قرآن مجید برایتان نوید دهم . آل عمران آیه ۱۵ میفرماید : بگو ای پیغمبر میخواهی شما را آگاهگردانم به بهتر از آنها که محبوب شما مردم دنیاست . بر آنانکه تقوا پیشه کنند نزد خدا باغهای بهشتی است که در زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن متنعم هستند و زنان پاکیزه و آراستهای و (از همه خوشتر) خشنودیخدا ، و خداوند به حال بندگان بیناست .
نکته سوم چند کلمهای خدمت همه کسانیکه به هر عنوان در جمهوری اسلامی مسئولیتی دارند . شما ای عزیزان ای امیدان اسلام و امام و امت سخنان خدا و رسول و ائمه معصومین و ولایت امر امام خمینی را الگو قرار داده و خدمتگراری صدیق برای این امت و اسلام باشید و بیش از پیش در جهت تهذیب نفس گام بردارید و این فرمایش امام را که شما جیره خوار مردم هستید همواره مد نظر داشته باشید و …
و نکته چهارم اینکه آنهاییکه تا بحال به اسلام روی نیاورده و تفرقه میزنند به خود آیند و اطاعت امر خدا و امام کنید که زیرا دیر میشود . چنانچه خداوند تبارک و تعالی میفرماید : کسی که به اعمال زشت تمام عمر اشتغال ورزد تا آنگاه که مشاهده مرگ کند در آن ساعت پشیمان شود و گوید اکنون توبه کردم توبه چنین کسی پذیرفته نخواهد شد . چنانکه هر کس به حال کفر بمیرد نیز توبهاش قبول نشود . برای این گروه عذابی بس دردناک مهیا ساختیم .
و نکته پنجم اینکه در مورد جهاد از قرآن سرمشق بگیرید چنانچه میفرماید : حکم جهاد برای شما مقرر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است لیکن بسیار شود که چیزی را شما ناگوار شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح بر آن بوده و چه بسیار شود که چیزی را دوست دارید و در واقع شر و فساد شما در آن است و خداوند به مصالح امور داناست و شما نمیدانید . سوره بقره آیه ۲۱۶ و آیات ۱۴۲، ۱۴۳، ۱۵۶، ۱۵۸ آل عمران و آیات ۱۱۱ الی ۱۱۷ اعراف و آیات ۲۱۷ و ۲۵۲ بقره و در مورد یاری خدا آیات ۱۲۴ الی ۱۲۶ و ۱۶۰ سوره آل عمران و اطاعت از خدا و رسول و فرمانداران از طرف خدا و رسول آیه ۵۹ سوره نساء را مطالعه کرده و بکار بندید و شهداء را فراموش نکنید که حاضر و ناظر به اعمال شمایند که ببینند شما چه میکنید و …
در پایان از همه دوستان ، از برادر نزدیکترم ، همکلاسیها ، همشهریهایم ، فامیلم و خانوادهام و هرکسی که به هر نحوی با حقیر برخورد داشتهاست تقاضای بخشش دارم . خصوصاً پدر و مادرم که « علی » گونه و « فاطمه » گونه مرا تربیت اسلامی نمودند و در خدمت اسلام قرار دادند و حال خداوند به من عنایت فرمود و توفیق داد که در صف رزمندگان قرار گیرم . خدا را سپاس میگویم و اگر توفیق نهائی که شهادت در راه اوست نصیبم نمود دعا کنید که خداوند مرا جزء شهداء اسلام قرار دهد و از خدا بخواهید عاقبت همه ما را ختم به خیر بگرداند و مرگمان را شهادت و رسیدن به لقاء خودش قرار دهد و امام را دعا کنید .
ایـا مادر که بعـد از مـن بیایـی نشان من از این و آن بخواهی شهیـدم من شهیـد زنده ام من
مکن گـریـه تـو مـادر به حـالـم که من گشتم محشور با حسینم تـو بـاش زینـب گــونـه مـادر
برادر کوچک همه شماها محمد علی شهبازی ساعت ۱۰ : ۱۲ دقیقه ظهر شنبه مریوان
______________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
نامه های شهید
نامه اول مورخه : ۲/۹/۱۳۶۲
بسم الله الرحمن الرحیم
سه چشم در قیامت گریان نخواهد بود : چشم گریان از ترس خدا ، دیدهای که از گناه پوشیده باشد ، چشمی که شبها برای خدا بیدار بماند . پیامبر اکرم (ص).
پس از سلام و درود بر منجی عالم بشریت امام زمان (عج) و امام امت و خدمت شما برادر بزرگوارم ، سرباز امام زمان (عج) یدالله و خانواده محترمتان سلام علیکم و رحمه الله و برکاته . امیدوارم که سلام گرم و صمیمانه برادرت را که از فرسنگها راه دور و از میان کوههای سر به آسمان کشیده و سرزمین غربت و میان آتش دشمن اسلام با قلبی نزدیک به نزدیکی پلکان چشم نسبت به چشم خدمت شما عرض می کنم بپذیرید و همیشه اوقات موفق و سلامت بوده باشید و خداوند توفیق خدمت هر چه بیشتر به اسلام و مسلمین را به شما عطا فرماید . ان شاءالله .
اگر از حال برادرت بخواهید الحمدالله به حول و قوه الهی سلامت بوده و حالم خوب میباشد و نگرانی ندارم به جز دوری از دیدار شما عزیزان که آنهم خدا کند همه دیدارها به خیر و خوبی تازه گردد . آمین یارب العالمین . در مورد منطقه ، هوا مرتباً ابری بوده و همراه با باران میباشد و هوا نسبتاً معتدل بوده و تا به حال سرد نیست و مثل زمستان خودمان است و بهمن چهار روستایی نیز پهلوی ما ولی در گردان یک (والفتح) است و حالش خوب است و حدود ۲۰ تا از برادران گناوهای نیز در گردانهای دیگرهستند . من در گردان مالک اشتر خدمت میکنم (بهداری) . امید است که روستا هم باران آمده باشد و همه قومان و خویشان سالم و تندرست باشند . و اگر لطف کردید در جواب ، مسائل سیاسی ، اجتماعی منطقه و اوضاع و احوال و همچنین شهید یا مجروح آوردهاند برایم بنویسید و همچنین آدرس مرتضی ، بهادر و موسی را برایم بنویسید و اگر آمدهاند سلام برسانید و اگر خبر دارید برایم بنویسید . ما الان در جبهه پنجوین بانه در خاک عراق هستیم . و دشمن زبون لحظات آخرش دست میکشد و ان شاءالله مرگش نزدیک است . دیگر عرضی ندارم . سلام خانواده و سلام پدر و مادرم را برسانید . سلام همشیره و دیگر برادرانم را برسانید . سلام خانواده را برسانید . سلام خانواده فتح الله را برسانید . سلام خانواده کدائی و احمد زارعی و دیگر قومان و خویشان و هر کس که حال بنده را پرسید سلام فراوان برسانید . (شبها بعد از نماز فاتحه برای شهداء اسلام و اموات را ان شاءالله فراموش نکنید .) خدا حافظ شما بادآنکه شماها را فراموش نخواهد کرد / نامه در ساعت ۵۸ : ۱۱ دقیقه ظهر چهارشنبه ۱۳۶۲/۹/۲جبهه پنجوین بانه .
برادرت محمدعلی شهبازی
___________________________________________________________________________________
نامه دوم
مورخه : ۱۴/۱۲/۱۳۶۲
بسم الله الرحمن الرحیم
یک ساعت اندیشیدن بهتر از عبادت شصت سال است پیامبر اکرم (ص) . مرگ را بسیار به خاطر بیاور زیرا که یاد مرگ تو را از رنجهای دیگر تسلیت می دهد پیامبر اکرم (ص)
با سلام و درود به پیشگاه منجی عالم بشریت امام زملن (عج) و نائب بر حقش امام خمینی مد ظله العالی ، خدمت شما مقلد امام و سرباز امام زمان (عج) پدر بزرگوار و عزیزم سلام علیکم و رحمته الله و برکاته
پس از عرض سلام امیدوارم که حال شما و همه اهل خانواده و قوم و خویشان صحیح و سالم بوده باشد و همچون گلهای بهاری سرسبز و خرم بوده باشید و خداوند بیش از پیش به شماها توفیق خدمت فی سبیل الله و انقلاب اسلامی را عطا فرماید ان شاء الله . باری عرض می شود پدر جان اگر حال فرزند کوچک و سرا پا تقصیرت را بخواهید الحمدالله به حول و قوه الهی حالم خوب و صحیح و سالم به دعا گویی شما عزیزان اشتغال دارم و هیچ نگرانی ندارم بجز دوری از دیدار نورانی شما خدمتگزاران به اسلام و انقلاب اسلامی و آن هم خدا کند که به خیر و خوبی تازه گردد آمین یا رب العالمین .
امیدوارم که خوشحال و سر حال باشید و این نامه را که به دستتان میرسد خوشحالتر شوید و برای اینکه خوشحالتر شوید و بیشتر به خداوند تبارک تعالی تکیه کنید یک مطلب جالب را برای شما توضیح می دهم ….باری پدر جان خدا رحمت کند آن شیری که خوردی و خدا رحمت کند آنهایی که در تربیت و پرورش شما و مادر بسیار مهربان و عزیزم نقش داشته اند و خدا رحمت کند و بیامرزد شما و مادر زینب گونهام را که مرا تربیت اسلامی نمودند و روانه جبهه ساختند حالا بروم سر مطلب :
باری عرض می شود که یک نامه به تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۷ نوشتم ولی نمی دانم رسیده است و در آن نامه توضیح دادم که همان روز یعنی ۱۳۶۲/۱۲/۶ شب که آمدم بعد از ظهر آن با آمبولانس روانه جبهه شدم و ساعت یک شب به منطقه جفیر رسیدم و فردایش روانه یکی از گردانها شدم و کارم روی آمبولانس و حمل مجروح است (پزشکیار آمبولانس ) و بهمن چهار روستایی زاده و چند نفر از گناوه و دیلم در گردان های دیگر هستند و چند نفر از بیری نیز در گردان خودمان
خلاصه تا ظهر پنج شنبه همانجا بودم و بعد از پنج شنبه دستور حرکت به برای حمله داده شد و ساعت ۴/۵ حرکت کردیم و شب عملیات نبودیم عملیاتی سرا پا نور الهی که قادر به توضیح آن نیستم و کاغذ هم جای ندارد …. خلاصه تا ساعت ۴ شب جمعه مجروحان خط اول را زیر آتش هزاران گلوله دشمن به پشت خط انتقال دادیم الحمدالله شهید خیلی کم دادیم و مجروح هم اکثراً سطحی بود و ساعت ۴ آمبولانس ما ترکش خورد و فیلتر روغنش سوراخ شد
و از آن به بعد من در اورژانس خدمت کردم تا ظهر و ظهر جمعه به پشت خط برگشتیم و حالا که نامه را می نویسم پشت خط کنار سنگر نشسته ام و هوا معتدل است و ساعت درست ۴ و ۱۸ دقیقه بعد از ظهر یکشنبه ۱۳۶۲/۱۲/۱۴ را نشان می دهد و مطلب مهم این که حمله همهاش معجزه بود و تیر مثل تگرگ شدید می بارید ولی آمبولانس به این بزرگی ترکشی به آن نمی خورد و خیلی معجزات دیگر که کاغذ جای نمی دهد و هیچ در فکرم نباشید باور کنید آنقدر شاد و سرحال هستم که شاید قابل باور شما نباشد .
خلاصه در فکر محمود هستم و هیچ خبری از آنها ندارم ، اگر نامه فرستاده آدرس و خبر سلامتیش را برایم بنویسد همچنین خبر سلامتی خسرو ، بهادر ، عبدالحسین ، نصرالله و مرتضی و موسی را نیز برایم بنویسید هر خبری در محله است برایم بنویسید . در ضمن برای محمود در نامه آدرس مرا که می نویسم بنویسید البته نه برای نامه ، منطقه جفیر نزدیک بیمارستان صحرایی خاتم النبیاء تیپ المهدی گردان فجر (بهداری) در ضمن آدرس نامه همان آدرس قبلی است. نامه دیگر جای ندارد خداحافظ شما عزیزان باشد . سلام مادر بسیار مهربانم ، برادرانم ، فتح الله ، یدالله ، ناصر ، امان الله را می رسانم ، سلام خانوادهام را خیلی می رسانم.
______________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
خاطرات شهید
خاطره از زبان برادر شهید “محمود شهبازی”
۱/۱- عنوان خاطره : نماز جماعت شهید
شهید محمد علی شهبازی یکیاز چهرههای انقلابی و مذهبی و الگو بودند . وی در دوران تحصیلات (دبیرستانی) خود قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که در گناوه مشغول به تحصیل بودند روزهای پنجشنبه و جمعه که تعطیل بودند به روستا میآمدند . تمام جوانان و نوجوانان روستا جمع میشدند و پشت سر وی نماز جماعت برگزار مینمودند و برای آنها احکام اسلامی را بیان مینمودند و این رویه تا بعد از پیروزی انقلاب و دورانی که وارد سپاه شدند همچنان ادامه داشت و این مسئله طوری شده بود که همه بچهها روزهای تعطیلی بیصبرانه منتظر وی بودند جهت برگزاری نماز جماعت و ایشان به بچههای خردسال نیز جوایزی جهت تشویق میدادند .
___________________________________________________________________________________
۲/۱- عنوان خاطره : خداحافظی شهید در وداع آخر
شهید چهار روز قبل از شهادتش در زمانی که من هم در جبهه در منطقه دشت عباس عین خوش بودم پیش ما آمد و چون اعزام واحد لبیک بود اکثر دوستان وی در تیپ امیرالمومنین گردان حجت بودند و ایشان از جزیره مجنون آمده بود پیش ما و گویا دو روز قبل هم رفته بود ولایت و از خانواده و خویشان حلالیت طلبیده بودند و در آن موقع عملیات خیبر انجام شده بود و شهید شهبازی خیلی نگران بودند از اینکه عدهای از دوستانش شهید شدهاند و از آن جمله تجمع لشکر المهدی با خیانت منافقین کور دل توسط هواپیماهای عراقی بمباران شده بود و تعداد زیادی از جمله گروهان طلبهها همه شهید شده بودند لذا شهید به مدت حدود یک شبانه روز در گردان حجت ماندند با همه دوستان خداحافظی و حلالیت طلبیدند و رفتند که چهار روز بعد خود نیز به خیل شهیدان پیوستند .
___________________________________________________________________________________
۳/۱- عنوان خاطره : دیدار اولیاء و امام از خانواده شهید
پس از شهادت شهید محمد علی شهبازی یک شب که خوابیده بودم حدود دو هفته بعد از شهادت شهید در عالم خواب به من گفتند که امام درب حیاط شما است و من و پدرم و چند تن دیگر سراسیمه به طرف درب حیاط رفتیـم . دیــدم که پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) و حضرت امام خمینی هر سه با هم به ترتیب ، پیامبر (ص) جلو و بعد حضرت علی (ع) و بعد حضرت امام پشت سر هم هستند
و پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) با عبای شتری رنگ و شال سبز که یکی به کمر بسته بودند و دیگری به صورت عمامه بر سر داشتند و امام (ره) نیز لباس سفید و عمامه سیاه داشتند که ما به پیشباز آنها رفته و با پیامبر اکرم (ص) و مولا حضرت علی (ع) و امام تواضع و روی بوسی نموده وآنها وارد حیاط شدند
و چون اتاق شهید نزدیک به درب حیاط بود داخل تر نیامدند و فرمودند که همینجا بنشینیم و ما خیلی خوشحال و مسـرور بودیم و آنها فرمودند که به دیدار شما آمدهایم که در این حال خوشحال از خواب بیدار شدم . لذا با این خواب بیشتر به شخصیت معنوی شهید پی بردم که واقعاً خالصانه و وجه الله بودند .
______________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
بازدیدها: ۷۲۶