شهید غلام زارع
نام پدر : احمد
تاریخ تولد :۱۳۱۰/۰۵/۰۲
تاریخ شهادت :۱۳۶۴/۱۱/۰۳
محل تولد :خورموج
محل شهادت : گناوه – بر اثر بمباران هوایی
آرامگاه:گناوه
______________________________________________________________________________________________
خاطرات شهید
خاطراتی از فرزند شهید :
۱ . عنوان خاطره : اهداء سیمان به مسجد
یکی از روزها که ما نیاز مبرم به سیمان داشتیم برای ساخت خانمان، در آن موقع شهید لازم دانستند که چند تا کیسه سیمان را از مسجد اهداء کنند و با وجود اینکه خودشان نیاز داشتند بنا به وظایف دینی یا وظایف خدائی سیمانها را به مسجد اهداء کردند و بعد از مدتی ما توانستیم از طریق بنیاد مسکن سیمان تهیه کنیم و توانستیم مشکل مسکنمان را حل کنیم .
۲ .عنوان خاطره : در مورد نماز
من یاد ندارم ایشان گاهی نماز را به وقت نخوانده باشد یا نماز را در منزل خوانده باشد اکثراً سعی میکرد نماز را در مسجد بخواند و همیشه تأکید و سفارشش به ما در مورد خواندن نماز بود و میگفت که اگر نماز از در خانه شما بیرون برود ، بلا درنگ روزی هم از دیگر خانه شما بیرون می رود .
۳ . عنوان خاطره : لباس بسیجی
یکی از شبها شهید با یکی از دوستانش به اتفاق برادرم و من نشسته بودند من هم کوچک بودم . برادرم تازه از جبهه آمده بود بعد در آن موقع شربت و شیرینی میآوردند پدرم لباسهای بسیجی برادرم را پوشید و گفت چه قدر لباس به من میآید و به برادرم گفت تو که میخواستی بروی به جبهه حداقل مرا هم خبر میکردی تا با تو میآمدم . این نشان دهنده عشق و علاقه ایشان به جبهه بود .
۴ . عنوان خاطره : صله ارحام
یکی از خصوصیات ایشان صله ارحام بود ایشان دیدار با خویشاوندان و قوم و خویش را از واجبات دینی خودشان میدانستند . خواهرم همیشه نقل میکند که گاهی نشد که پدرم یک روز به خانه ما سر نزند یعنی اگر صبح نمیرفت حتماً بعد از ظهر می رفت و بین اقوام و خویشان ضرب المثل بود برای صله ارحام .
Visits: 105